هوش مصنوعی سوپرتورینگ راه حل کاهش مصرف انرژی را کشف کرد.

عباس وزیری

در چند سال اخیر، جهان شاهد تولد مدلهای زبانی عظیمی (LLMs) بوده که توان پردازشی و هوشمندی خیره کنندهای دارند، اما این پیشرفت با یک هزینه بزرگ همراه شده است: مصرف سرسامآور انرژی.
در این میان، مفهوم هوش مصنوعی سوپرتورینگ به عنوان یک راه حل حیاتی مطرح میشود؛ رویکردی که نه تنها قصد دارد قدرت پردازشی AI را افزایش دهد، بلکه میخواهد مصرف انرژی را تا حد مغز انسان بهینه کند. این مقاله به تحلیل این معماری انقلابی میپردازد که میتواند مرزهای فعلی محاسبات را درهم بشکند.
همچنین بخوانید:

تعریف هوش مصنوعی سوپرتورینگ و تفاوت کلیدی آن با هوش مصنوعی تورینگ
هوش مصنوعی سوپرتورینگ به مدلها و سیستمهایی اطلاق میشود که نه تنها توانایی تقلید یا همتاسازی هوش انسانی را دارند (که هدف هوش مصنوعی تورینگ است)، بلکه در انجام وظایف شناختی خاص، به کارایی و بهرهوری انرژی بالاتر از مغز انسان دست مییابند. این مفهوم بیش از آنکه یک تعریف صرفاً عملکردی باشد، یک نقشه راه معماری است.
به طور خلاصه، در حالی که هوش مصنوعی تورینگ صرفاً به تقلید رفتار هوشمندانه میپردازد، مدلهای سوپرتورینگ به دنبال تقلید از کارآمدی ساختاری و مصرف انرژی ۲۰ وات مغز انسان هستند. هدف نهایی این است که هوش مصنوعی بتواند محاسبات بسیار پیچیده را با انرژی کسری از آنچه دیتاسنترهای کنونی نیاز دارند، انجام دهد. برای درک عمیقتر پتانسیل این حوزه، در ادامه به تحلیل مکانیزم اصلی آن میپردازیم.
الهام از معماری نورومورفیک
بزرگترین چالش پیش روی هوش مصنوعی امروز، مصرف انرژی در مرحله آموزش (Training) و استفاده (Inference) است. همانطور که در مقایسههای فنی اثبات شده، در حالی که مغز انسان با مصرف ثابت حدود ۲۰ وات کار میکند، آموزش یک مدل زبانی بزرگ مانند GPT-3 نیاز به ۱۳۰۰ مگاوات ساعت (MWh) برق دارد. راه حل رد شدن از این بحران در تقلید از سیستم عامل مغز ما نهفته است: معماری نورومورفیک.

نورونهای سیلیکونی در مقابل نورونهای بیولوژیک
معماریهای سنتی هوش مصنوعی (معماری فون نویمان) دادهها و محاسبات را به صورت جداگانه مدیریت میکنند. در این ساختار، دادهها باید به صورت پیوسته بین حافظه و واحد پردازش مرکزی (CPU/GPU) جابهجا شوند که این جابهجاییهای مکرر، اصلیترین عامل مصرف انرژی بالا است.
در مقابل، معماری نورومورفیک که الهامبخش سوپرتورینگ است، از مغز انسان الگوبرداری میکند. در مغز، حافظه و پردازش در یک واحد (نورون) ادغام شدهاند. سیستمهای سوپرتورینگ با استفاده از چیپهای نورومورفیک، به دنبال بازتولید این ادغام هستند. این چیپها از نورونهای اسپایکینگ (Spiking Neurons) استفاده میکنند که مانند نورونهای واقعی مغز، تنها زمانی فعال شده و سیگنال (اسپایک) ارسال میکنند که یک آستانه خاص از تحریک برآورده شود.
مزیت این رویکرد، در کاهش عظیم انتقال داده و خاموش ماندن بخشهای غیرفعال مدار است. این خاموشی هوشمندانه، امکان ساخت سختافزارهای کممصرف برای اجرای الگوریتمهای هوش مصنوعی سوپرتورینگ را فراهم میسازد که پتانسیل کاهش مصرف انرژی را به میزان چشمگیری پایینتر از نیازهای امروز میرساند.
پایداری (Sustainability) دیگر یک انتخاب برای توسعه هوش مصنوعی نیست، بلکه یک ضرورت است. اینجاست که مدلهای سوپرتورینگ وارد عرصه میشوند و نقش خود را در مهندسی نسل آینده سیستمهای AI کممصرف ایفا میکنند.
توان محاسباتی و مزایای سوپرتورینگ
مصرف انرژی در هوش مصنوعی مدرن مقیاسی نجومی دارد. برای مثال، همانطور که اشاره شد، آموزش یک مدل بزرگ مانند GPT-3 نیاز به ۱۳۰۰ مگاوات ساعت (MWh) برق داشته است. حتی در فاز استفاده، تولید یک پاسخ کوتاه توسط سیستمهای هوش مصنوعی میتواند به انتشار ۲ تا ۱۰ گرم کربن منجر شود. این "ردپای کربن" ناشی از تأمین برق دیتاسنترهای متکی بر سوختهای فسیلی است که بزرگترین مانع برای توسعه پایدار هوش مصنوعی محسوب میشود.
توسعه هوش مصنوعی سوپرتورینگ توسط شرکتهای بزرگی مانند اینتل (با چیپ لویهی - Loihi) و آیبیام (با چیپ ترونورث - TrueNorth) در حال پیگیری است. نتایج تحقیقات و مقالات علمی نشان میدهد که چیپهای نورومورفیک میتوانند برای وظایف خاصی نظیر بازشناسی الگو و طبقهبندی آنی، تا ۱۰۰۰ برابر کارآمدتر از سختافزارهای سنتی باشند.
برای مثال، یک مقاله معتبر در ژورنال نیچر (Nature) نشان میدهد که محاسبات نورومورفیک، به ویژه در سامانههایی که بر پردازش بلادرنگ (Real-Time Processing) متکی هستند، میتوانند مصرف انرژی را به میزان قابل توجهی کاهش دهند، چرا که الگوهای عصبی به صورت ذاتی برای بهرهوری انرژی بالا بهینه شدهاند (منبع: Neuromorphic computing at scale). این کارایی نه تنها هزینهها را کاهش میدهد، بلکه امکان استقرار AI در دستگاههای کوچک و قابل حمل (Edge AI) را فراهم میآورد. گذار از مدلهای انرژیبر تورینگ به مدلهای بهینهسازی شده سوپرتورینگ، یک جهش فنی و یک تعهد محیط زیستی محسوب میشود.
همچنین بخوانید:

سوالات متداول (FAQ)
۱. تفاوت اصلی هوش مصنوعی سوپرتورینگ و تورینگ چیست؟
هوش مصنوعی تورینگ فقط بر خروجی و توانایی سیستم برای تقلید از هوش انسانی متمرکز است. در مقابل، هوش مصنوعی سوپرتورینگ علاوه بر تواناییهای شناختی، بر کارآمدی معماری و مصرف انرژی پایین (الگوبرداری از ۲۰ وات مصرفی مغز انسان) تأکید دارد و به دنبال ساخت سیستمهای پایدارتر است.
۲. منظور از معماری نورومورفیک چیست؟
معماری نورومورفیک، یک رویکرد محاسباتی است که مستقیماً از سیستم عصبی بیولوژیکی مغز الگوبرداری میکند. در این معماری، حافظه و پردازش در یک واحد یکپارچه میشوند و از "نورونهای اسپایکینگ" استفاده میشود. این نورونها تنها زمانی که نیاز باشد فعال میشوند، که این امر به کاهش شدید انتقال داده و در نتیجه مصرف انرژی کمک میکند.
۳. هوش مصنوعی سوپرتورینگ چه تأثیری بر آینده پایداری فناوری خواهد داشت؟
هدف هوش مصنوعی سوپرتورینگ، حل بحران انرژی دیتاسنترهاست. با کاهش مصرف برق در مرحله آموزش و استفاده (Inference) تا هزاران برابر، این فناوری میتواند توسعه هوش مصنوعی را به یک مسیر پایدارتر سوق دهد و امکان استفاده از AI در دستگاههای کوچک و کمتوان (Edge devices) را به صورت گسترده فراهم کند.
با کنترل اعداد به روزترین اخبار و نوآوریهای دنیای تکنولوژی را دنبال کنید:


